در روایت است که زنی خدمت حضرت رسول آمده و عرض کرد:به من شتری بده که سوارش شوم.
حضرت فرمود:یک بچه شتر به تو می دهم.
عرض کرد:بچه شتر به چه کار من می آید؟نمی توانم سوارش شوم.
فرمود:مگر شتری هست که بچه شتر نباشد!!
ترجمه کتاب الاخلاق،عبدالله شبر،مترجم:محمدرضا جباران،قم،هجرت،1374،ص231.