چشمان من دیگر تب خفتن ندارد قلبم قرار لحظه ای ماندن ندارد اینجا هوا تنگ است و سرد است و نفس گیر اینجا هوا بی بودنت خوردن ندارد امشب فضای خانه ی قلب من ابری است ابری که حتی نای باریدن ندارد حالا شبیه مردی از جنس غبارم مردی که نای زندگی کردن ندارد من بی… بیشتر »