استعدادهایی در ابعاد جسمی، علمی، معنوی و… در وجود انسان نهفته است؛ اما رشد و بالندگی این استعدادها، در برخورد با حریف شکوفا میشود. هر رکورددار ورزشی یا کسی که در مسابقات علمی جهانی، رتبه ممتازی را احراز می کند، در آغاز کار خودش هم باور ندارد که چنین توان و نیرویی دارد و این تا حدی مرهون وجود حریف در میدان است؛ چون اگر حریف نبود او هم به کار نمی افتاد و تلاش نمی کرد تا جلوه کند؛ بنابراین، وجود حریفی همانند شیطان لازم است تا توانایی های عظیم معنوی انسان که حتی برای خود ما او ناشناخته است، رخ نماید و خود را نشان دهد. [1] در نتیجه یکی از فواید وجود شیطان، زمینه سازی برای پیشرفت او و رسیدن به مقامات عالیه است.
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) میفرماید: «صافّوا الشَّیطانَ بِالمُجاهَدَة وَ اغلبوُه بِالمُخالَفَة تَزکوا أنفُسَکُم وَ تَعلُوا عِندَ اللهِ دَرَجاتِکُم»؛[2]«با شیطان جهاد کنید وبا نافرمانیاش بر او چیره شوید تا جانتان رشدیافته، درجاتتان نزد خدا بالا رود».
شیطان در ابتدا از در خیرخواهی و نصیحت وارد می شود و پیشنهادات خود را به انسان ارائه می دهد، او زشت را زیبا و زیبا را زشت جلوه میدهد و وقتی انسان را اسیر کرد، فرمان می دهد و آنگاه انسان، دانسته و از روی عمد گناه می کند یعنی می داند این کار بد است، اما چون به دام شیطان افتاده و مبتلا شده است آن را انجام میدهد. بنابراین در مقابل شیطان باید با تمام نیرو صف آرایی کرد و در این مصاف، خدا، وحی، فرشتگان و عقل انسان را یاری میکنند ودر اینصورت یعنی با کمک و نصرت خدا و اولیای او، اگر انسان ببازد، جای تعجب است.
حضرت سجاد (علیه السلام) میفرمود: اگر کسی هلاک شود، جای تعجب است. خدایی که این همه مهربان است که یک گناه را یک کیفر میدهد ولی یک ثواب را ده برابر پاداش میدهد، در این صورت، وای به کسی که یکیهای او بر دههای او غالب شود. [3]
[1]- فتح الله، نجارزادگان، مصاف بی پایان با شیطان، ص 30.
[2]- عبدالواحد، آمدی، غرر الحکم ودرر الکلم، ترجمه محمد علی انصاری قمی، بی نا، دارالکتاب،1352،ص459.
[3]- عبدالله، جوادی آملی، مراحل اخلاق در قرآن، قم، اسرا،1377، ص 104-105.
همانگونه که فرشتگان فرستادگان خداوندند و هر یک وظیفه ی خاصی بر عهده دارند، شیاطین نیز مأموران الهی اند با وظیفه ی خاص خود.
شیاطین، دشمن هر انسانی اند که آماده ی اطاعت پروردگار است و در نفوس آنان وسوسه می کنند و به فریب و تسویل، حق را باطل، صدق را کذب و زیبا را زشت جلوه می دهند و در کشش و کوشش آنها اثر میگذارند، به گونهای که گرایش و اشتیاق آنها نسبت به فضائل را کاهش میدهند.
نفوذ شیطانها در انسانهای مستعد کمال، جز در حد وسوسه و نیرنگ نیست و هیچ گونه سلطه و ولایتی به آنان ندارند و سعادتمندشدن آنها دشوار نیست. زیرا مؤمن به خوبی پی به نیرنگ آنها برده، به وعده ی آنان پشت پا میزند تا طمع آنها را از خودش قطع کند، امّا شیاطین سرپرستی انسانی که فریب وعده های باطل آنها را خورده، به دنبال آنان حرکت کند و به کتاب خدا توجهی نکند و جز دنیا به چیز دیگری نیندیشد، بر عهده میگیرند و در نفوس آنها تأثیر و در مجاری تفکر و نیروهای عملی آنها دخالت می کنند.
شیاطین در گمراهی و شقاوت بشر مستقل نیستند، بلکه آنها مظهر «مضل»که یکی از اسمای حسنای خداوند است، می باشند.
شیطان در مقابل رحمان نیست، بلکه مانند دیگر موجودات، تابع محض خداوند است و تمام نفوذ و قدرت او از آن خداوندی است که به او ولایت و رسالت و عداوت مؤمنان را می دهد، برای کیفر یا آزمون. این جعل ولایت و رسالت، کیفر تلخی است که دامنگیر تبهکاران عمدی می شود، زیرا آنان به هیچ وجه نخواستند ایمان بیاورند، بلکه تلاش کردند تا از ولایت اولیای الهی خارج شوند، شیاطین را سرپرست خود برگزینند: «إنّهم اتّخذوا الشیاطین أولیاء من دون الله»[1].[2]
[1]- سوره اعراف، آیه 30.
[2]- عبد الله، جوادی آملی، هدایت در قرآن(تفسیر موضوعی قرآن کریم) ،قم، اسرا، 1383. ص 386-388.
? حدیث روز ?
? دوست خود را امتحان کنید
?قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) اخْتَبِرُوا إِخْوَانَکُمْ بِخَصْلَتَیْنِ فَإِنْ کَانَتَا فِیهِمْ وَ إِلَّا فَاعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ ثُمَّ اعْزُبْ مُحَافَظَةٍ عَلَى الصَّلَوَاتِ فِی مَوَاقِیتِهَا وَ الْبِرِّ بِالْإِخْوَانِ فِی الْعُسْرِ وَ الْیُسْرِ.
?امام صادق علیهالسلام فرمود:
دوستانتان را با دو ویژگی بیازمایید؛
اگر آن دو را داشتند که هیچ وگرنه از آنها دور شوید و دور شوید و دور شوید:
✔️ نماز خواندن سر وقت
✔️ نیکی در حق برادران دینی هنگام سختی و راحتی.
? کافی، ج2، ص672