الف )از بين بردن اختلاف طبقاتي
از مصادیق عدالت اجتماعی در جامعه مبارزه با اختلاف طبقاتی است زیرا جامعه همواره به دو قطب تقسيم مي‌شود؛ گروه اشراف و گروه فقرا. طبعاً در جوامع بشري گروه مرفه و صاحبان سرمايه، قدرت را به دست مي‌گيرند و در ناز و نعمت، اسراف و تبذير غوطه مي‌خورند. اكثر بي‌بندوباري‌ها و انحرافات نيز از ناحيه‌آنها سرچشمه می گیرد چه بسا چنین جامعه ای، هرگز روي آرامش نخواهدديد، ظلم و استعمار بر آن سايه خواهد افكند و مملو از كينه، دشمني، حسادت، كبر، فخرفروشی و غرور خواهد شد و اين امر مخالفت و مبارزات مردم را به دنبال خواهد داشت به خصوص اگر حكومت خود عامل اصلي به وجود آمدن اختلاف طبقاتي در جامعه باشد مانند حكومت استكباري، كه حق حيات را مخصوص خود مي‌داند و ملاك كارهاي خود را اصل«منافع ما»قرار مي‌دهند.
در اين حالت جوامع به ظالم و مظلوم، غني و فقير، بالاشهري و پايين‌شهري تقسيم مي‌شوند. جلسات اشراف از جلسات تهيدستان و نيز محله‌هاي مسكوني مراكز تفريحي و حتي قبرستان‌هاي آنها متمايز از يكديگر خواهد بود. بزرگ‌ترين عيب پيامبر را اين مي‌دانستند كه او با سلمان و ابوذر گرم مي‌گيرد و با آنها معاشرت مي‌كند.
به حضرت نوح مي‌گفتند:اطرافيان تو اراذل هستند،لذا ما كه اشراف قوم و گل سرسبد جامعه هستيم بر ما ننگ است كه در كنار آنها قرار بگيريم. پيامبران الهي با اين تركيب اجتماعي و اين گونه طرز تفكر متكبرانه مبارزه كردند و قرآن كريم دنيا طلبان مستكبر و لائيك را که جلوه‌هاي ناپايدار دنيا آنها را به خود مشغول و از خدا غافل كرده است شديداً مي‌كوبد.(أغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا) ياد ما شايسته‌ي هر قلبي نيست.قلب طاهري مي‌خواهد كه ياد ما در آن بگنجد.مي‌بينيم كه پيامبر بر خلاف سنت‌هاي جاهلي، با ياران خود به صورت دايره‌اي مي‌نشيند كه تازه‌واردهاي ناشناس موقع ورود به جمع آنها مي‌پرسند كدام يك از شما محمد پيامبر است؟!(بهرام پور ،1383،جز 15،ص294).
از آن جا که پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله) الگو و اسوه‌ي همه‌ي دولتمردان و مسئولين است باید دولتمردان با الگو گیری از حضرت سعي كنند كه خوي كاخ‌نشيني را كنار گذاشته و خود را خادم و خدمت‌گزار مردم بدانند وقتي مردم ببينند كه سردمداران حكومت مانند اقشار عام زندگي مي‌كنند سعي در تغییر وکنترل رفتار و عملكرد خود كرده و هيچ‌گاه ظلم و ستم نسبت به یکدیگر انجام نمی دهند و خود اين امر مي‌تواند زمينه‌ساز عدالت اجتماعی در جامعه شود(نظر نگارنده).
*بهرام‌پور،ابوالفضل(1383)،نسيم حيات تفسير قرآن كريم (چاپ اول)، بي‌جا:انتشارات هجرت.
(برگرفته از مقاله :عدالت اجتماعی (پیشرفت فرهنگی-اجتماعی) سهیلا مرادی، دانش آموخته سطح 3 مدرسه عالی عصمتیه)
